چقدر سخته گل آرزوهاتو تو باغچه ديگري ببيني
و هزار بار تو خودت بشکني و اون وقت آروم زير لب بگي
گل من٬گل من٬باغچه نو مبارک.
سلام خوبي؟؟؟؟؟//من ماهکم ،
من به شدت احساس بدي دارم دلم خيلي گرفته .... دلم مي خواد فقط دردمو داد بزنم شايد درکم کنه ... اگر چه مي دونم هيشکي نمي تونهواسم کاري کنه....من چند ماه پيش از طريق دوستم با محمد آشنا شدم و با هم يک دوستي رو شروع کرديم ... يه دوستي ساده که بعد تبديل شد به يک صميميت .. شب و روز با هم بوديم چه روزا و شبايي با هم داشتيم تا اينکه ديدم دلمو بهش باختم .. اما هيچ فايده اي نداشت آخه زماني فهميدم که ديگه داشت مي رفت آخه محمد بچه شهر ما نبود و اون بايد مي رفت شهرشون ... خيلي واسم سخته الان 2 روزه که محمد منو تنها گذاشت و رفت ... من نمي تونم دوريشو تحمل کنم ديگه خسته شدم .... اما اون برنمي گرده ... احساس تنهايي عجيبي مي کنم .... تنهاراهي که به ذهنم خطور کرد همين وبلاگ نويسي بود که از اين طريق خودمو خالي کنم ....منو درک مي کنيد ؟؟؟؟؟؟؟ مي فهميد دارم چي مي کشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟