سلام آقا شايان اميدوارم هميشه مثل و جاري مثل بهار سبزو مثل كوه استوار باشيد.ممنونم كه به كلبه افسون تنهايي سرزدين وخبرم كردين ومنو دعوت كردين كه بيام از شعر قشنگ ولطيفتون لذت ببرم.
وقتي اشعار شمارو مي خونم تو خيالم لطافت گلها رو مي فهمم .شعرتون مثل هميشه عالي وزيبا بود.بازم مثل هميشه منتظر حضور گرمتون هستم.
هرترك ازدل پاره
بهرمرگم شد بهانه
هرتپش ازقلب خسته
شدزعشقت جاودانه
كن نظر برحال زارم
بين كه ازعشقت خرابم
تاشوم مست نگاهت
درزمين نه آسمانم
درفراق ديدگانت
خون زديده مي فشانم