مـيـلاد مسعـود اباالفضل جوان است
هـنگام شـادي و سرور شيـعـيـانــسـت
از دامـن ام البنين ماهي عيان است
كز روي وي شرمنده مـاه آسـمـانست
يـا فـاطـمه ام البنين زين تازه مولود
روشـن دل و چـشم امير مومـنانـست
يـا فـاطـمـه ام الـبـنـين اين ماه تابان
سردار و سقاي اميـر انس و جانـست
عـبـاس تـو در يـاري فـرزنــد زهــرا
اسـتـاده جـان بـركـف غلام آستانـست
عـبـاس تـو در كـربلا بـر يـاري ديـن
در عرصه ميدان چنان شير ژيانـست
گويد «حياتي» در شب ميلاد مسعود
از بهر طبعم لؤلؤ و مرجان روانـست
عيد شما مبارک
شعر زيبايي سروديد