سلام مهربان! ترانه ي خيلي زيبايي داريد . تبريک بابت اين حس پويا و ناب! من هم دستي به قلم دارم تو زمينه ي شعر و ترانه. خوشحال ميشم نظراتتون رو در مورد اشعارم از طريق اين وبلاگ بدونم!
ولي نمي دونم چرا متاسفانه هنوز نتونستم ترانه هام رو درون وبلاگ قرار بدم چون فعلا پيش نيومده و امکان داره که در آينده در اختيار خواننده اي قرار بدم! نظر شما چيه؟ ترانه هايي که خونده شده رو تو وبلاگ گذاشتيد؟ ترانه ي زير قسمتي از ترانه ي خودمه. خوشحال ميشم نظرتون رو بدونم. سپاس.
چند وقته که توي شبهام ديروزُ يادم ميارم
کي بودم؟ کجا ميرم من؟ که حالا اين شده کارم
چند شبه که فکراي من پر شده از خنده هامون
چي شد پس؟ کجا قايم شد؟ شوخي ها و طعنه هامون
دارم مي رسم به اينکه راهمون جدا شه از هم
نمي گم يهو که سخته آروم و کم کم و کم کم
بعد از اين صدامو شبها مي سپرم به دست جاده
بين قلب هاي من و تو فاصله خيلي زياده ...!