عقربه هاي ساعت رو به مشرق يخ بسته اند.چشمانم سکوت کرده اند فقط نيمي از بلور مهتا ب در اسمان پيداست و نيمي ديگرش را ابرها به اسارت بردند دلم هواي تپيدن با ستارگان را دارد و چشمانم هواي باريدن با ابرها .