داداش شايان عزيزم سلام
شرمنده از اينکه خيلي کم بهت سر ميزنم.راستش اينقدر گرفتارم که خودم را هم داره يادم ميره ولي اينو بدان که شما دوستاي خوبم را ابداً فراموش نميکنم
اوست گرفته شهر دل ، من به کجا سفر برم آنکه ز زخم تير او کوه شکاف مي کند...