• وبلاگ : شعر و احساس
  • يادداشت : ارزو
  • نظرات : 1 خصوصي ، 23 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حادثه 

    كاش ميشد با نسيم همراه شد

    كاش ميشد در سكوت لحظه ها فرياد شد

    كاش ميشد پر كشيد و وارهيد

    كاش ميشد بند ها را پاره كرد

    كاش ميشد در مسير تند باد

    همچو كوهي سربلند قهقه مستانه داد

    كاش ميشد ساده گفت و سادهزيست

    كاش ميشد جلد ها را دور ريخت

    كاش ميشد اشك را تهديد كرد

    مدت لبخند را تهديد كرد

    كاش ميشد در ميان لحظه ها

    لحظه ديدار را نزديك كرد

    كاش ميشد....

    شايان جان داداش خوبم

    ارزو ميكنم ارزوهات هميشه به همين زيبايي باشه

    ارزو ميكنم دلت هميشه دريايي باشه و اسمون دلت هميشه ابي....