شایان نجاتی ::
یکشنبه 84/9/13 ساعت 9:49 عصر
من نوشتم اسمتا رو برگ گلهای سفید
رو تن آینه ها با صد هزار عشق و امید
از دلم یه پل زدم از تو تا اوج آسمون
پیچیده تو هوامون عطر خدای مهربون
دیگه گلهای سفید همیشه بوی تو می دن
همه آینه ها تو را نشون من می دن
حالا هیچ فاصله نیست دیگه میون من و تو
پر شده بوی خدا دیگه میون من و تو
تقدیم به همه دوستان با وفا و گلم
کلام مهربانی()