وبلاگ :
شعر و احساس
يادداشت :
نگاه اول
نظرات :
2
خصوصي ،
27
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
فرنوش
روزي مست اون چشمات ز خود هم بي خبر بودم.
چه بي پروا ز جام عشق هزاران جرعه نوشيدم
ميان بستر رويا فقط خواب تو را ديدم.
تو را از نم نم بارون ، تو را از قصه پرسيدم.
تن و جونم همه پر بود ز شوق ديدن رويت
ستاره ها همه کم بود بريزم بر سر و رويت
نگو که جاي خاليتو تحمل ميشه کرد آسون،
کدوم سبزي به جا مونده بدون آب و بي بارون