سلام
وبلاگ زيبايي داريد خسته نباشيد
منتظر حضور گرمتون هستيم
آقا شايان افتخار مايي
افتخار سنگسري
شعرتون مثل روي ماهتون زيباست
اي ول داداشي قشنگ بود
سلام شايان جان
شعر خيلي قشنگي بود البته شما خيلي زيبا مي نويسيد
و ما هم به شما افتخار مي کنيم
و هميشه براي شما ارزوي بهترينها را داريم
شما افتخار مهديشهر هستيد
خدا نگهدار شما
سلام خوبين ؟
مثل هميشه آپ خيلي قشنگي بود .
زندگي شايد يك خيابان درازست كه هر روز زني با زنبيلي از آن مي گذرد زندگي شايد ريسمانيست كه مردي با آن خود را از شاخه مي آويزد زندگي شايد طفلي است كه از مدرسه بر ميگرددزندگي شايد افروختن سيگاري باشد در فاصله رخوتناك دو همآغوشييا عبور گيج رهگذري باشد كه كلاه از سر بر ميدارد و به يك رهگذر ديگر با لبخندي بي معني مي گويد صبح بخير زندگي شايد آن لحظه مسدوديست كه نگاه من در ني ني چشمان تو خود را ويران مي سازد و در اين حسي است كه من آن را با ادراك ماه و با دريافت ظلمت خواهم آميخت در اتاقي كه به اندازه يك تنهاييست دل من كه به اندازه يك عشقست به بهانه هاي ساده خوشبختي خود مي نگردبه زوال زيباي گلها در گلدان به نهالي كه تو در باغچه خانه مان كاشته اي و به آواز قناري ها كه به اندازه يك پنجره مي خوانند آه ...سهم من اينست سهم من اينست شاد باشيد ..فعلا .............
چرا خبرم نكردي ... شعرت خيلي قشنگ بود
راستي منم آپ كردم منتظرم
ممنون كه به من سر زديد .
با تبادل لينك موافقيد؟
آپ كرديد خبرم كنيد.
منتظرم...
يه ستاره توي آسمون هفتم / مي زنه چشمک تلخو / مي ره سوي عشقه تازه / يه زميني وسط يه مشت نوشته / که بهش ميگن ترانه / بازم يادگار اون رو / مي بينه ... مي گيره همش بهونه / اون ستاره توي آسمون هفتم / نمي بينه چشم اين زمينيه خسته نفس رو / اون ستاره تو بودي هميشه مغرور / من زميني ، خاکي و خسته فراموش
مثه هميشه كارت حرف نداشت
موفق باشي
ياعلي
تنهاي بي محتاج(شاعردريا)....................