ياران ره عشق منزل ندارد....................

سلام

ممنون از اينكه قدم به ره عشق گذاشتي وبلاگ بينهايت زيبايي داري

موفق باشي

شاعردريا...............

سلام

خوبي آقا شايان ؟؟؟

خيلي شعر قسنگي بود منو ياد يه چيزي انداخت اولين متنهايي كه توي وبلاگم مينوشتم شبيه اين متن بود در هر صورت موفق باشي و پيروز

سلام

واقعا زيبا بود اين كه اين زير كامنت گذاشته چي گفته خودشم نميدونه

موفق باشي شايان عزيز

آقا اين شكل كا هم باحاله .

شرمنده من انقد داقك بازي مي نويسم اخه امتحان مدار م رو گند زدم

سلام

آخه من 10 بار comment دادم تا بالا خره يكيش گرفت

واسه اين گفتم.

وگرنه باحاله وبلاگت

موفق باشي دوست عزيز.

نقابي بيش نمانده بر روي صورتک هاي زندگيمان.

عشق را به بازي گرفته و بدون هيچ ترسي مي گوييم عاشقيم.

...........................

عشق چيست؟

بازي چيه ي دست من و تو و ما و ايشان؟

که

به هر کس مي رسيم مي گويد : عاشق کسي هستم که....

به هر کس مي رسيم مي گويد : اگر نبينمش مي ميرم چون......

به هر کس مي رسيم مي گويد : عشق من عشق حقيقي است زيرا....

به هر کس مي رسيم مي گويد : همه چيز تمام مي شود عشق من هم تمام شد.......

به هر کس مي رسيم مي گويد : عاشق کسي ديگر شدم ...........

به هر کس مي رسيم مي گويد :.............

........

واين است پستي رندگيمان , واژه اي که بايد با عليه السلام بکار ببريم

مسخره ي دست من و تو و ما و وايشان شده و ديگر به پستي هم نام عشق مي دهيم.

از تو اي عشق معذرت مي خواهم به خاطر اين همه فحش

.......

تقديم به عاشقاي دنيا

کوچه ي قلبم عادت کرده است 

به کساني که مي اييند روي ان 

خطي مي کشند و مي روند!!

کاش شب شود که ديگر نکشند.

تقديم به .........؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خواهي که جهان در کف اقبال تو باشد خواهان کسي باش که خواهان تو باشد..
سلام
خيلي وقته كه به من سر نزدي

کلبه زيبايي داري همون طور كه قبلا گفتم
به من سر بزن
اميد وارم يادم بمونه دوباره بهت سر بزنم
ياعلي
اکسير عشق بر مس ام افتاد و زر شدم:..
ديشب به سيل اشك ره خواب مي‌زدم
نقشي به ياد خط تو برآب مي‌زدم

عشق آن چيزي است که در اوج خستگي لبخند را به لبانت بياورد.
محتسب، مستي به ره ديد و گريبانش گرفت
مست گفت: اي دوست اين پيراهن است، افسار نيست
گفت: مستي، زان سبب افتان و خيزان ميروي
گفت: جرم راه رفتن نيست، ره هموار نيست
گفت: مي بايد تو را تا خانه قاضي برم
گفت: رو صبح آي، قاضي نيمه شب بيدار نيست
گفت: نزديك است والي را سراي، آن جا شويم
گفت: والي از كجا در خانه خمار نيست
گفت: تا داروغه را گوييم، در مسجد بخواب
گفت: مسجد خوابگاه مردم بد كار نيست
گفت: ديناري بده پنهان و خود را وارهان
گفت: كار شرع، كار درهم و دينار نيست
گفت: از بهر غرامت جامه ات بيرون كنم
گفت: پوسيده است، جز نقشي ز پود و تار نيست
گفت: آگه نيستي كز سر در افتادت كلاه
گفت: در سر عقل بايد، بي كلاهي عار نيست
گفت: مي بسيار خوردي، زان چنين بي خود شدي
گفت: اي بيهوده گو، حرف كم و بسيار نيست
گفت: بايد حد زند هشيار مردم، مست را
گفت: هشيار بيار، اين جا كسي هشيار نيست

خيلي وبلاگ زيبايي داري بهت تبريك ميگم و ممنون كه به وبلاگ من سر زدي .

موفق باشي

سلام

خسته نباشيد وب لاگ بسيار زيبايي داريد موفق باشي بازم به من سر بزن.

سلام.وبلاگ خيلي قشنگي داري

خوشحال ميشم به منم سر بزني و نظرت رو راجه به تبادل لينك بگي

شايان جان منت گذاشتين و بما سر زدين براتون ارزوي موفقيت دارم موفق و پيروز باشيد

سيتا ((زمزمه هاي تنهايي))

بازم به من سر بزن