• وبلاگ : شعر و احساس
  • يادداشت : از جنس باران
  • نظرات : 4 خصوصي ، 32 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + نازنين 

    واي، باران؛ باران؛

    شيشه پنجره را باران شست.

    از دل من اما،

    چه کسي نقش تو را خواهد شست؟

    من شکو فائي گلهاي اميدم را در روءياهامي بينم،
    و ندائي که به من مي گويد:
    "گر چه شب تاريک است
    دل قوي دار،
    سحر نزديک است
    از گريبان تو صبح صادق، مي گشايد پر و بال.
    تو گل سرخ (نازنين)مني، تو گل ياسمني
    تو مثل چشمه نوشين کوهساراني
    تو مثل قطره باران نو بهاراني،تو روح باراني
    تو چنان شبنم پاک سحري؟
    - نه، از آن پاکتري.

    تو بهاري؟ نه،-بهاران از توست.
    از تو مي گيردوام، هر بهار اينهمه زيبايي را.