سلام شايان جان
من آپم خوشحال مي شم سر بزني
فدات
سلام
اينجا چقدر نازه
افرين بر شاعر دلها شايان
از اين كه پيشم اومدي ممنون
وب توپي داري من كه حسوديم ميشه!!
بازم بيا پيش ما
موفق باشي
يا علي!
سلام...ساقي آپ شد..خوشحال ميشم نظرتونو بدونم...در پناه حق شاد باشين
به راستي اين ديار رويايي فراتر از شهر ماست يا اين سهر را بايد خود بسازيم از عشق و صفا!
وبلاگ شما خيلي عالي بود
بابا اي وا
لينك شما رو گذاشتم داداشي (چشمك)
باي
salam..ghashango delneshin bood
اي طلائي رنگ
اي تو را چشمان من دلتنگ
من غرور بس گرانم را که بر نيلي غبار آسمان ها مي تکاند بال
چون شکسته پر عقابي پير
در حصار چشمانت بند ِ لبخنده اي کردم
من نگاه مهربانم را که از اعماق قلبم ريشه مي گيرد
شادمانه تا به صبح انتظارت مي دوانم گرم
تا کدامين پنجه بگشايد قباي صبح آن ديدار
چشماي ساکت تو رنگ شبه شبي که سرد و فردا ندارهشبي که بايد بميره زير نورمثل اون مرگي که اما ندارهکاش يکي حرف منو باور ميکردکاش يکي مي فهميد اندوه منو کاش يکي تو بُهت تنهايي منباورش مي شد غم شکستنومثل شعر مرثيه از شب و گريه پرمبراي تموم شدن لحظه ها رو مي شمرم