سلام .
آمدم بر شهر تو شهري كه از دل ساختي
بي گمان بهر دلي عمري خودت را باختي
من كماندار غمم غم در كمانم زنده است
با كلام بي غمت تيري به من انداختي
رضا هستم . يه شاعر ديوونه . دوست دارم چون بنده خدايي و دلت سپيده هنوز . دوست من هميشه با هم باشيم و به ياد هم
به اميد ديدار